آمار رسمی مالکان خودروهای لوکس در ایران: ثروتمندان واقعی چند نفرند؟
بر خلاف باور رایج، تعداد افرادی که صاحب خودروهای فوق لوکس هستند، در مقایسه با کل جمعیت کشور بسیار ناچیز است. در یک نشست علنی مجلس شورای اسلامی در تاریخ ۶ آبان ۱۴۰۴، احمد میدری، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی وقت، آمار رسمی و مستندی را اعلام کرد که تصویری روشن از این واقعیت ارائه میدهد. این آمار در جریان بحثهای مربوط به سیاستهای حذف یارانهها مطرح شد و هدف آن **شفافسازی سطح درآمدی جامعه** بود.
| مدل خودرو | تعداد مالک | درصد تقریبی از جمعیت |
|---|---|---|
| **لامبورگینی** | **۴ نفر** | بسیار ناچیز |
| **پورشه** | **۳,۶۰۰ نفر** | کمتر از ۰.۰۰۴% |
| مازراتی | ۱۸۱ نفر | بسیار ناچیز |
| رنجروور | ۱۰,۰۰۰ نفر | حدود ۰.۰۱% |
همانطور که میبینید، آمارها به وضوح نشان میدهند که مالکان لامبورگینی در ایران تنها ۴ نفر و مالکان پورشه، حدود ۳,۶۰۰ نفر هستند. این ارقام تأکید میکنند که «تصور وجود یک **جامعه بسیار متمول**» که بتوان با اتکا به آن یارانههای بخش بزرگی از مردم را حذف کرد، **صحت ندارد**.

پورشه و لامبورگینی در تهران و شهرهای بزرگ؛ نمادی از تمرکز ثروت
به گفته اخبار شهری هرچند تعداد این خودروها در کل کشور کم است، اما تمرکز آنها عمدتاً در پایتخت و شهرهای بسیار بزرگ، باعث شده تا این تصور عمومی تقویت شود. این مسئله نشاندهنده یک موضوع مهم در اقتصاد ایران است: **تمرکز بالای ثروت و قدرت خرید در نقاط خاص جغرافیایی**.
بررسی توزیع جغرافیایی مالکان خودروهای سوپر اسپرت
اگرچه آمار ۴ نفری مالکان لامبورگینی یا ۳,۶۰۰ نفری مالکان پورشه، در سطح کلان کشور ناچیز به نظر میرسد، اما وقتی بدانیم که بخش قابل توجهی از این خودروها در مناطق مرفه تهران یا شهرهای بزرگ تردد میکنند، درک میکنیم که چرا حضور آنها تا این حد در افکار عمومی برجسته است. این موضوع به ما نشان میدهد:
- **ثروت در ایران توزیع همگنی ندارد.**
- دسترسی به کالاهای فوق لوکس، مختص **یک درصد بسیار کوچک** از جامعه است.
- وجود این خودروها، بیشتر یک **پدیده محلی و منطقهای** است تا یک واقعیت فراگیر ملی.
تخمین ارزش مالی این ناوگان لوکس
همچنین اخبار بیوگرافی گفته برای درک بهتر این طبقه کوچک، میتوانیم یک تخمین مالی از این ناوگان داشته باشیم. اگر فرض کنیم میانگین ارزش یک دستگاه پورشه کارکرده در ایران را حدود **۱۵ تا ۲۵ میلیارد تومان** در نظر بگیریم و متوسط ارزش لامبورگینی را نیز تا **۵۰ میلیارد تومان** برآورد کنیم، جمع کل ارزش این ۴ لامبورگینی به تنهایی میتواند به حدود **۲۰۰ میلیارد تومان** برسد. این ارقام صرفاً به شما نشان میدهند که حتی با تعداد اندک، گردش مالی در این بخش بسیار بالاست.

نقش دولت در شناسایی مالکان واقعی و اجرای قانون هدفمندی یارانهها
اعلام این آمارها صرفاً برای اطلاعرسانی نبود، بلکه ارتباط مستقیمی با نحوه اجرای ماده ۱۰ قانون هدفمندی یارانهها (مصوب ۱۳۸۸) داشت. وزیر کار وقت تأکید کرد که وزارتخانه صرفاً **مجری قانون** است و طبق این قانون، دولت موظف به **خوشهبندی جامعه** و جمعآوری اطلاعات درآمدی افراد برای هدفمندسازی یارانهها است.
مکانیسم راستیآزمایی داراییهای افراد توسط نهادهای دولتی
وزیر کار در ادامه توضیحات خود به مکانیزم اجرایی این قانون اشاره کرد. بر اساس اظهارات رسمی:
«افراد طبق قانون مکلف به ارائه اطلاعات درست هستند. دولتها بر اساس اعتماد از مردم میخواهند که سطح درآمد خود را اعلام کنند و ما با اطلاعات موجود **راستیآزمایی** میکنیم.»
این فرآیند راستیآزمایی شامل بررسی مالکیت داراییهایی مثل **خودروهای لوکس** (مانند همین پورشهها و لامبورگینیها)، میزان تراکنشهای بانکی، سفرهای خارجی و… است تا تشخیص داده شود آیا فرد مشمول دریافت یارانه است یا خیر. به همین دلیل، آمار مالکیت خودروهای گرانقیمت یک **معیار کلیدی** در شناسایی دهکهای پردرآمد جامعه به شمار میرود.
چرا حذف گسترده یارانهها بر اساس این آمارها رد شد؟
علیرغم وجود خودروهای بسیار گرانقیمت، مسئولین دولتی با استناد به این آمارها بر حفظ میزان کنونی حذف یارانهها (۱۵ میلیون نفر) تأکید داشتند. دلیل اصلی این است که تعداد مالکان واقعی این خودروها (۴ نفر لامبورگینی و ۳,۶۰۰ نفر پورشه) در مقابل **جمعیت ۹۰ میلیونی ایران** آنقدر ناچیز است که نمیتواند توجیهی برای حذف یارانه ۲۷ میلیون نفر باشد؛ زیرا سطح متوسط و پایین جامعه بسیار گستردهتر از آن چیزی است که تصور میشود و **اقتصاد ایران بر پایه اکثریت طبقه متوسط** استوار است.
